محل تبلیغات شما

پسرک مشق شبش را ننوشته است و بهانه های خیلی عجیبی نیز برای این مشق ننوشتن می آورد. مانند اینکه بشقاب پرنده او را یده است یا سوسمارهای غول پیکر به محله ی ما حمله کرده اند و … تمام این اتفاقات همان حال و هوای دنیای کودکی را دارد. همان خیال پردازی های عجیب و طنزگونه. نویسنده با اغراق در بهانه هایی که کودکان وقتی مشق های شان را ننوشتند می آوردند, دنیایی پر جنب و جوش و عجیب ساخته که کودک و بزرگسال از آن لذت می برند, دنیایی زندگی, تخیل, حرکت, هیجان و لذت.

مشق شبم را ننوشتم چون …
بگو ببینم چرا مشق شبت را ننوشتی, ها؟»
اجازه خانم, مشق شبم را ننوشتم چون … هیزم های ما ته کشید, من هم برای گرم نگه داشتن خانواده فداکاری کردم و از دفترهای مشقم گذشتم. پنگوئنی پیدا کردیم که راه خانه اش را گم کرده بود. ما هم مجبور شدیم طفلکی را برداریم ببیریم قطب شمال… ولی پنگوئن ها که قطب جنوب زندگی می کنند!» دقیقا! برای همین وقتی متوجه اشتباه مان شدیم, برش داشتیم و بردیمش به آن یکی قطب …
سیرک آمد و من و برادرم را ید. خانواده ی ما در حیاط پشتی خانه مان نفت پیدا کردند.

در ستایش نصفه خواندن کتابها

معرفی کتاب مشق شبم را ننوشتم چون …

جوانمرد نام دیگر تو ...

مشق ,های ,شبم ,قطب ,… ,چون ,شبم را ,ننوشتم چون ,مشق شبم ,را ننوشتم ,چون …

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها